-
ازادی بیان!!
چهارشنبه 6 مردادماه سال 1389 16:11
دلنوشته ها ازادی بیان !!! به نام او سلام چند وقتی میشه که تو این سرزمین جدید(پلاکفا) اشیونه کردم..نمیدونم تقصیر خودم بود که بعد از اون همه نامردی بلاگفا در قبال وبلاگ های دوستان و هم رزمان عزیزم و همین طور بعد از پیام داداش حسین قدیانی قطعه 26 کوچ نکردم و نیومدم اینجا یا نه باز هم قرار بود که ضعیف بودن و کم جنبه بودن...
-
از دست بلاگفا!!
چهارشنبه 6 مردادماه سال 1389 16:10
به نام او سلام جالبه ۳ روزه که بلاگفا داره منتهای لطفش به کاربرانش میکنه علاوه بر کم لطفی هایی که اخیر به بعضی از وبلاگهای ارزشی داشت جدیدا باب این کم لطفی ها رو بر تمام کار بران باز کرده است!!! فکر کنم این صفحه برای هممون اشنا باشه... ضمن این که لطف کردند ارشیو نظرات رو هم پاک کردند... و همین طور امکان ثبت نظر هم...
-
بازم یکم سیاسی۷..!!
چهارشنبه 6 مردادماه سال 1389 16:09
به نام او سلام به همه دوستان خوب خودم... ضمن تبریک اعیاد شعبانیه... اول از همه به دلیل تاخیر زیادم معذرت!! دوم اینکه چون قصد داشتم در ادامه مباحث جنگ نرم به نقش صدا و سیما بپردازم و این موضوع هم جای تحلیل و بررسی زیاد داره یه مقدار طول کشید... و اما بریم سر موضوع خودمون صدا و سیما !! خب دوستان همه خودشون با این مقوله...
-
حرکت یا رکود ؟؟؟
چهارشنبه 6 مردادماه سال 1389 16:07
به نام او گاهی اوقات که با خودم خلوت میکنم،به این موضوع فکر میکنم که وظیفه من تو این دنیا چیه؟اصلا اومدم تو این دنیا واسه چی؟! به احتمال زیاد این سوال ،سوال خیلی هامونه !چون به فطرتمون بر میگرده،خب البته هر کدوممون هم بر حسب اهمیت این سوال به دنبال جوابش بودیم که حتما به جواب هایی هم رسیدیم!!! تو جواب این سوال یه چیز...
-
بازم یکم سیاسی ۶..۱!!
چهارشنبه 6 مردادماه سال 1389 16:06
به نام او سلام خوبین؟ اگه یادتون باشه در مباحث قبلی جنگ نرم به ابزار ماهواره رسیدیم و اینکه برنامه های شبکه های ماهواره به دو گروه تقسیم میشن یک قسمت فیلمها و شو ها و موسیقی ها و قسمت دیگر هم شبکه های خبری در مبحث قبلی به این موضوع پرداخته شد که مدیران این شبکه ها ابتدا با پرداختن به برنامه هایی که به طور محسوس و گاه...
-
به بهونه ی..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:49
نمیدونم چرا امروز دلم گرفت و خواستم این پست رو بذارم... در این زمانه... در این زمانه هیچکس خودش نیست کسی برای یک نفس خودش نیست همین دمی که رفت و بازدم شد نفس ـ نفس، نفس ـ نفس خودش نیست همین هوا که عین عشق پاک است گره که خورد با هوس خودش نیست خدای ما اگر که در خود ماست کسی که بیخداست، پس خودش نیست دلی که گرد خویش...
-
تبریک و بازم یکم سیاسی(5)!!!
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:49
به نام او سلام خوبین؟ اول از همه میخوام ازهمه دوستانی که لطف دارن و با نظراتشون همراهیم میکنن تشکر کنم.. و بعد هم میلاد با عظمت امام خوبان علی (ع) رو به همه شیعان و دوستداران ان امام همام تبریک میگم در ضمن این روز زیبا رو به همه پدرهای خوب خصوصا پدر خوب خودم تبریک میگم به امید ظهور اقامون امام زمان(عج) و در ادامه می...
-
بازم یکم سیاسی۴..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:48
سلام دیدین بعضی موقع ها احساس می کنیم که اشفته ایم؟یا حتی احساس می کنیم روحمون از جسممون جدا شده؟ گاهی وقتا روحمون دوست داره واسه اینکه جسممون دلش واسش تنگ بشه یه مدت ازش دور باشه !! اون وقته که روحمون که یه پله از جسممون زده جلو تر به جسممون میگه اگه دوست داری برگردم باید تو هم خودت بکشی بالا!! اون موقعس که اگه...
-
سلام بر رجبیون..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:48
ارزو های ما... وخدا کوچک که بودی برای داشتن بهترین اسباب بازیهای دنیا دعوا میکردی. برای خانهای پر از خوراکی، برای کمی بیشتر تاپ سواری... یادت هست؟ بزرگ تر که شدی آرزو برایت قبول شدن امتحان و دانشگاه رفتن،کار و در آمد بود.به یاد داری؟ امروز هم... نمی دانم.نمی دانم دنیای آرزوهایت امروز تا کجا فکر می کند و دلداده کدام...
-
یکم بیشتر سیاسی..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:47
سلام به همه اونایی که منتظر ادامه مبحث جنگ نرم هستند!!! قبل از شروع باید بگم خیلی وقته رهبر عزیزمون در مورد این موضوع "جنگ نرم"صحبت کردند و روش بسیار تاکید داشته اند... اما گویا اقایونی امثال سید حسن مصطفوی و علی مطهری و دوستانشان!!! بد جور دارن تو این قضیه نقش ایفا میکنن!! اما نکته جالب اینه که نمیدونم چرا...
-
بازار دلتنگی های من...
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:46
چه میتوان گفت در این بازار دلگرفتگی ها..!!!؟؟ اول از همه یه معذرت بابت دیر اپ کردنم!(ایام امتحانات دیگه ) اما جبران میکنم!!! نمیدونم از چی بگم؟! چه جوری بگم؟!از تولد حضرت زهرا(س) و روز مادر بگم؟!از سالگرد رفتن امام واینکه تنها گذاشت ما رو بگم؟! از انتصاب رهبر عزیزمون بگم؟!یا نه بذارین از کشتی ازادی بگم!!! اره کشتی...
-
بازم یکم سیاسی۲...
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:46
به نام او سلام به عزیزانی که خواننده وبلاگ کوچولوی ما هستند!! قرار بود مبحث جنگ نرم رو ادامه بدیم مگه نه؟ پس اگه پایه این ,خوندن مطالب رو ادمه بدین... همون طور که قبلا هم اشاره کرده بودیم در جنگ نرم از اصول مهم, ایجاد حالت شک-یقین در اذهان و همین طور ایجاد حالت حب-بغض در دل هاست.(اینا رو برای یاد اوری گفتم ) و اما از...
-
خرمشهر را خدا ازاد کرد..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:45
خرمشهر... ان روز را به یاد ندارد و قتی خرمشهر ازاد شد, کودکی یکساله بود که تازه یاد گرفته بود راه برود ....نه از جنگ چیزی می فهمید , نه از صلح ,نه می دانست خرمشهر کجاست و نه ابادان تازه توانسته بود افتان و خیزان اتاقش را که اسباب بازی ها و تخت کوچکش در ان قرار داشت کشف کند !زبانش هم که باز نشده بود بابا و مامان و چند...
-
یکم سیاسی۱...
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:44
...جنگ نرم... تو یکی از پستهای قبلی در مورد اینکه ما الان جنگمون از اون زمونا سخت تره و از نوع نرمشه(به فرموده اقا) صحبت کردم, واسه همینم گفتم یکم در مورد این موضوع بیشتر بگم شاید بد نباشه اول از همه یکی دوتا تعریف از این اصطلاح میگم: جنگ نرم:استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به ان برای نفوذ به عقاید دشمن...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:44
گل واژه ها یی که کمتر به معنای آن توجه داریم! پر معنی ترین کلمه "ما" است آن را بکار ببندیم عمیق ترین کلمه "عشق" است به آن ارج بنهیم بی رحم ترین کلمه "تنفر" است آن را از بین ببریم سرکش ترین کلمه "هوس" است با آن بازی نکنیم پیشنهاد میکنم بقیش هم بخونید... خود خواهانه ترین کلمه...
-
تسلیت..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:43
امشب علی(ع) تنهاست... امشب بقیع خون می گرید... امشب حسین(َع) و حسن(ع) و زینب(َع) دلتنگ مادرن...
-
شکواییه به..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:42
به نام او امروز روز خیلی قشنگی بود لابد میخوای بدونی چرا؟! اخه امروز روز شهادت حضرت زهرا(س) بود و تو دانشگاهمون پیکر پاک ۲ تا شهید گمنام رو تشییع و تدفین کردند... چقدر قشنگه که تو مراسم شهادت مادرشون واسه اونا هم مراسم گرفتن !! تو مراسم با یه ادم فرهیخته هم کلام شدم با کسی که شاید به زبونی بشه گفت از هم ردیفاش جا...
-
خاطرات سفر..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:39
ه نام او چند روزی بود خسته بودم, یه جورایی همه چی یکنواخت شده بود!!تصمیم به یک مسافرت داشتم, تا اینکه زد و یک شب شنیدیم شنبه یکشنبه دانشگاههای تهران تعطیلند...!!! همه تعجب زده شده بودیم اما من سریع فکرم رفت به طرف سفر به سمنان!البته بماند که چقدر راست و دروغ در مورد این خبر شنیدیم و ناراحت و خوشحال شدیم!!مهم این بود...
-
عصر یک جمعه دلگیر...
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:39
این شعر بسیار زیبا رو یکی از دوستان به من تقدیم کرده است خیلی دوست داشتم بیارمش رو وب.... عصر یک جمعه دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟ چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است...
-
نمیدونم چی بگم؟؟
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:38
به نام او برای چندمین بار با بچه ها رفته بودیم نمایشگاه کتاب مخصوصا که این دفعه دانشگاه بن کتاب هم داده بود..!!!از شلوغی وحشتناک نمایشگاه که بگذریم بوی انواع تنقلاتی که تو نمایشگاه واسه ادمای گرسنه و تشنه مشتاق کتاب!!! گذاشتن دیگه نمیشه گذشت..! خلاصه تو راه برگشت از نمایشگاه بودیم, تو یکی از خیابونای میرداماد, که مثل...
-
یادداشت های من..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:38
به نام او نمیدونم چی میشه که بعضی ادما به یه جاهایی میرسن که دیدشون نسبت به خدا اون قدر قشنگ و زیبا میشه که دوست داری فقط و فقط بشینی و به حال اونا غبطه بخوری .. نمیدونم چطوری ؟چیکار میکنن به اون جاها میرسن؟! خداجون حتما تو خودت بودی که کمکشون کردی درسته؟! پس به من هم کمک کن... تلقین این روزها که می گذرد شادم این...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:37
به نام او خیلی وقت بود که دوست داشتم یه وبلاگ شخصی بزنم!درسته تو دو تا وبلاگ کلاسی عضو بودم وتقریبا مدیر یکی از اونا اما انگار وبلاگ شخصی یه چیز دیگه است مخصوصا این روزا که دلم بیشتر گرفته ، حالا میتونم حرفای دلم این تو بنویسم ، میتونم صندوقچه دلم اینجا باز کنم میتونم.... خدایا نمیدونم ، نه بلد نیستم چطور باید باهات...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:37
خواستن وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم...
-
سلامی برای شروعی دوباره..
سهشنبه 8 تیرماه سال 1389 18:36
......!!! هر کجا هستم باشم اسمان مال من است پنجره, فکر ,هوا, عشق, زمین, مال من است , چه اهمیت دارد گاه اگر می روید قارچ های غربت..؟؟ سهراب